<<هایدگر معتقد بود در دنیا دو وجه اساسی برای هستی وجود دارد:
۱.مرتبهی فراموشی هستی و ۲.مرتبهی اندیشیدن به هستی.
وقتی فرد در مرتبهی فراموشی هستی است، در دنیای اشیا میزید و خود را در سرگرمیهای روزمرهی زندگی غرقه میکند: فرد به پایین کشیده میشود تا هممرتبهی "وراجیهای بیارزش" شود و در آنها مستغرق. فرد خود را تسلیم دنیای روزمره و دلواپسی برای شیوهی وجود چیزها میکند.
در مرتبهی دیگر، یعنی مرتبهی اندیشیدن به هستی، شگفتی فرد تنها در شیوهی وجود چیزها خلاصه نمیشود، بلکه وجود چیزها کافیست تا اورا به تحسین و تعجب وادارد. زیستن در این مرتبه به معنای آگاهی دائمیاز هستیست. دراین مرتبه که اغلب "مرتبهی هستیشناختی" نامیده میشود، فرد در اندیشهی هستی باقی میماند، نه تنها در اندیشهی آسیب پذیری و شکنندگی هستی، بلکه در اندیشهی مسئولیتش درقبال وجود خویش. از آنجا که فقط در مرتبهی هستیشناختی ست که فرد با خودآفرینندگی خویش درتماس است، تنها در همین جاست که نیروی تغییر خویش را به چنگ میآورد.>>
زندگی، مرگ و اضطراب_روان درمانی اگزیستانسیال-اروین د یالوم.